بی تردید پیش از اسلام، در میان ایرانیان باستان سوگواری برای امور دردناک و مصیبتها انجام میشده و گویی این امر با طبع غریزی آدمی سرشته است، اما پس از ورود اسلام به ایران این سنت پیوند عمیقی با سمبلها و ارزشهای اسلامی یافت؛
دکتر مهدی جعفری/ با مرور زمان، با تحولاتی که در گرایشهای اعتقادی مردم در مناطق گوناگون صورت گرفت، ارزشهای اسلامی جانشین برخی سنتها شد و یا مسلمانان برای پیشبرد اهداف خود از این آئینها بهره بردند، در نتیجه مراسم و آئینها شکل اسلامی به خود گرفتند که تعزیه یکی از این سنتهاست.
سنتها و آئینهای ملی مذهبی ایرانیان پس از اسلام تا عهد قاجار فراز و فرودهای بسیاری یافتند؛ از زمانی که آل بویه شیعی بر مسند قدرت سیاسی تکیه زدند و آئینهای شیعی را رسمیت بخشیدند و وارد عرصه حیات اجتماعی کردند تا زمان صفویان این سنتها به شکلهای مختلفی تداوم یافتند.
در این دوره با اعلام تشیع به منزله مذهب رسمی بیش از هر زمان دیگری احیای آداب و سنن در دستور کار قرار گرفت، اما در همه این ادوار، مردان یا نقش آفرینی آنان بود که خودنمایی میکرد.
تا اینکه در زمان قاجار و در پی تحولاتی که در نگرش حاکمیت و مردم پیدا شد، به تدریج راههای ورود زنان به صحنههای اجتماعی گشوده شد.
عصر ناصری در تاریخ معاصر ایران نقطه عطفی در بیداری افکار، توسعه علوم، و رسوخ اندیشه های نوین، و به تبع آن گسترش فعالیت های عمومی، به شمار می رود.
با این حال زنان همچنان از حضور و نقش آفرینی درخور توانایی خود بی بهره بوده اند.
آنان که بنا به دلایل تاریخی، فرهنگی، سیاسی، و نیز دینی کم تر امکان بروز و ظهور اجتماعی داشتند، با ورود به عرصه های فرهنگ مذهبی و سنت های اجتماعی نقش آفرین شدند.
در این دوره سنت ها و آئین های مذهبی از گستردگی و فراگیری برخوردار شدند و همین امر به زنان فرصتی داد که به رغم موانع فرهنگی، تمدنی، و مذهبی به این عرصه وارد شوند و گذشته از مقابله با محدودیت ها نقشی در بسط و توسعه مراسم مذهبی ایفا کنند.
نقش آفرینی زنان و اثرگذاری آنان در فولکلور، به ویژه در ایام محرم و بسط آن در دوره های بعدی، از مسائل درخور توجه در این دوره است.
زنان که در نگره حاکم بر اندیشه مردم، به ویژه در زندگی شهری، عنصری درجه دوم شمرده می شدند از فرصت های پیش آمده برای حضور و نقش آفرینی استفاده کردند و به تشکیل، مدیریت، و اجرای برخی از آئین ها و مراسم برخاستند.
زنان در عصر ناصری، به رغم عقیدههای مذهبی و تنظیم اعمال و سکناتشان با آن، به فعالیت اجتماعی روی کردند.
آنان دریچه باورها و آداب مذهبی را به منزله مؤثرترین راه برای ارتباط با دنیایی فرای آنچه در آن حضور داشتند، یافتند و از آن طریق به عرصه کنشهای اجتماعی وارد شدند و با اینکه در برخی موارد با مخالفت صریح متصدیان دینی مواجه شدند، اما دست از تلاش خویش برنداشتند و با این کنشگری خود، هم مسیر جدیدی فراروی زنان پس از خویش گشودند و هم در توسعه مراسم مذهبی گام برداشتند.
در این دوره، دایره محدود آزادی زنان تا حد زیادی مرهون اعمال و عبادات مربوط به محرم و مشارکت آنان در مراسم این ایام بود، که از طریق باورها و اعتقاداتشان شکل گرفته بود، و به دلیل تعصب و پایبندی که نسبت به آن ابراز میکردند پا را از محدودیتهایشان فراتر مینهادند و به سوی مکانهایی میرفتند که قبله حاجاتشان بود.
علت گرایش زنان به این سمت و سو، علاوه بر اعتقاد پاک دینی، شرایط حاکم بر زنان این عصر، یعنی عدم دستیابی به آزادی مشروع که اسلام به آن تأکید داشته است و محدودیتهای ناشی از آن مثل فقدان سرگرمیهای مناسب و مراودههای علمی و کسب دانش و سختگیریهایی که از جانب مردان اعمال میشد، بوده است.
بزرگترین بازتاب این اشتیاق را میتوان در گشایش دریچههایی که آنان را به سوی تعلیم و تربیت سوق میداد مشاهده کرد و دور از انصاف است اگر یکی از پایههای اصلی آشنایی زنان با حقوق خود و مبارزاتشان در این راه را شرکت در این آئینها ندانیم.
از شما سپاسگزاریم که نظرات و پیشنهادات سازنده تان را با ما در میان می گذارید