کتاب وسیله ای است که دانش بشری به مدد آن از تباه شدن مصون می ماند و به آیندگان منتقل می شود.
مجید اسفندفر/کتاب محصول تجربه های بشری و خلاقیتهای ذهنی و آموخته های دراز مدت انسان است.
سهم کتاب در انتقال دانشها، گاهی به مراتب بیشتر و فراتر از دیگر ابزار آموزشی است.
در گوشه و کنار هر خانه ای، کتابهایی به چشم می خورند که سالها در آن گوشه دنج جا خوش کرده اند و جزئی از اسباب و اثاثیه خانه به شمار رفته اند.
این کتابها، از بس دست نخورده و یکجا مانده اند، که گردی از غبار چهره آنها را مندرس کرده و رنگ آنها را پرانده است.
کتابهای عزیزی که هر لحظه و ثانیه آرزو می کنند، بل التماس می کنند که کسی از راه برسد و دستی از محبت بر سر و روی آنها بکشد.
بی مهری به کتابهای مهجور مانده در کنج خانه دلایل متعددی می تواند داشته باشد.
بعضی کتابها خوانده شده اند و آدمی معمولا یک کتاب را چند بار نمی خواند.
از سوی دیگر آنقدر خاطرات شیرین و خوش در لابلای سطور این کتابها رسوب کرده که دلش نمی آید آنها را از جایشان تکان داده یا از خود دور کند.
ضمن اینکه، دیگر وقت و انگیزه خواندن مجدد آنها را ندارد.
بعضی کتابها، آنقدر عزیز هستند و آدم دوستشان دارد، که همیشه دلش می خواهد آنها را کنار خودش و در مقابل چشمانش داشته باشد ولو اینکه آنها را نخواند یا فرصت تورق آنها را هم نداشته باشد.
وانگهی، نگاه کردن به عطف و جلد کتاب، به مثابه چشم انداختن به گلی لطیف و زیباست که نور بصر می آورد و دل را خوش می سازد.
به همین خاطر، دل از بند این کتابها بر نمی گیریم و حتی اگر نخوانیمشان، همین که نظاره گر حضور و وجود آنها باشیم، خودش لطفی مضاعف دارد و حالی خوش بر می انگیزد.
بعضی کتابها، دکور خانه هستند.
مثل همه بشقاب و لیوانها و استکانهای قجری که در ویترینها و دکورها می گذاریم که خانه را زیبا کنیم، مقادیری کتاب هم آنجا می چپانیم که هم نشانه فرهیختگی ما باشد و هم زیبایی فضا و تنوع دکوراسیون را دو چندان کند.
هر چند کسی که دکور خانه اش را هم صرفا به معنای دکور بماهو دکور با کتاب تزئین می کند، بازهم کار قشنگی می کند و قدری از علقه او به کتاب می رساند، اما کتابها برای چنین منظوری پدید نیامده اند.
همانطور که در لابلای سطور بالا اشاره ای رفت، کتاب نه برای تزئین، نه برای احتکار، نه برای فقط داشتن، نه برای پز دادن و .
.
.
اختراع و تولید نشده است.
کتاب رسالتی دارد که اگر از آن رسالت مهم خویش دور بماند، با پاره آجری در گوشه خرابه ای چندان تفاوتی ندارد.
کتاب برای خوانده شدن، انتقال دانایی، نگهداری میراث پیشینیان برای نسلهای بعد ایجاد شده است.
بنابراین اگر این رسالت انتقال پیام و سواد و آگاهی را آن جدا کنیم، آن را به موجودی ایستا و بی ثمر بدل کرده ایم.
بر این اساس، باید همواره راهی برای تنفس کتاب در سپهر دانایی بجوییم.
تأثیر عمیق کتاب در گسترش فرهنگ جامعه و سرعت بخشیدن به پیشرفت روزافزون آن انکار ناپذیر است و نمی توان توسعه و رشد همه جانبه جامعه را بدون در نظر گرفتن مطالعه و کتاب مورد بحث قرار داد.
تا جایی که می توان یکی از ابزارهای مهم تحقق اهداف بیانیه گام دوم انقلاب را در جهت شکل گیری تمدن نوین اسلامی “فرهنگ کتابخوانی” نامید.
از این جهت کتاب و کتابخوانی از مقوله های قابل توجه فرهنگی است.
از شما سپاسگزاریم که نظرات و پیشنهادات سازنده تان را با ما در میان می گذارید