سایتی که اقدام به فروش اقساطی کالاهای دیجیتالی مثل گوشیهای تلفن همراه و لپتاپ و.
.
.
کرده بود و نهتنها در موعد مقرر اقدام به تحویل کالا نکرده بلکه پول مشتریان را عودت هم نمیدهد و علیهشان اعلان جنگ کرده است.
علی صولتی، خبرنگار: ۲۳ فروردین ۱۴۰۱، کرج، رجاییشهر، خیابان آزادی، نبش هشتم غربی، مسجد جامع رجاییشهر، یک ساعت قبل از اذان ظهر تجمعی برگزار شد و جمعی از شاکیان و مالباختگان یک شرکت فروش لوازم دیجیتال موسوم به «آتیه دیجیتال آیندهاندیش» یا آیدیجی در آن حضور داشتند و با دادستانکل استان البرز دیدار کردند، همزمان با این اقدام از سوی مالباختگان اما سایت شرکت آیدیجی از دسترس خارج شد.
سایتی که اقدام به فروش اقساطی کالاهای دیجیتالی مثل گوشیهای تلفن همراه و لپتاپ و.
.
.
کرده بود و نهتنها در موعد مقرر اقدام به تحویل کالا نکرده بلکه پول مشتریان را عودت هم نمیدهد و علیهشان اعلان جنگ کرده است.
مالباختگانی که برای خرید یک گوشی یا لپتاپ مناسب گاه تا پسانداز یک سال کار کردنشان را هزینه کردهاند و حالا بدون اینکه سفارششان را تحویل گرفته باشند، دست به سر شده و گاه مورد تهدید و آزار متولیان شرکت آیدیجی قرار میگیرند.
با این گزارش «فرهیختگان» از پرونده مالباختگان آیدیجی همراه باشید، پروندهای که درباره خرید لوازم ارتباطی همچون گوشیها و لپتاپها و دستگاههایی است که هماکنون تمامی افراد جامعه از آنها استفاده میکنند.
پروندهای که هرکسی میتواند قربانی آن باشد، حتی شما مخاطب عزیز.
سفارشتان با تاخیری ۱۲۰روزه به دستتان خواهد رسید
همهچیز از پیشنهاد ویژه آیدیجی شروع شد؛ پیشنهادی که پیشنهاد خرید اقساطی کالاهای دیجیتال در ازای یک مبلغ پیشپرداخت و با امتیاز چندینماه تنفس بود.
پیشنهاد قابلتوجهی که میگفت کالا را در ازای یک پیشپرداخت بخرید و اقساطش را از چندماه تا یکسال پس از تحویل کالا بپردازید.
این خرید با امضای یک قرارداد و صدور چکهای مربوطه بهراحتی انجام میشد.
قرار بود مشتریان به سهولت به لپتاپ یا گوشیهای تلفن همراه مورد نیاز خود دست پیدا کنند و با قید ضمانت چکهایی که صادر کردهاند، اقساطشان را پرداخت کنند.
ساده است، به مشتریان گفته شد که در جشنواره یلدای آیدیجی شرکت کرده و خرید کنند و محصول موردنظرشان را پس از ۳۰ یا ۴۰روز تحویل بگیرند.
دیماه گذشت و اواسط بهمن رسید.
مشتریان که هنوز کالاها را تحویل نگرفته بودند تماس میگرفتند که «چه شد؟ مرسوله به دستمان نرسید و کی قرار است سفارش را تحویل بگیریم؟» در جواب هم ظاهرا گفته شده «ببخشید، یک مشکلی در بخش تامین کالاها پیشآمده، لطفا اندکی صبر کنید، سفارشتان نهایتا تا ۱۰روز دیگر به دستتان خواهد رسید.
» به گفته مشتریان «از این ۱۰روزها زیاد گذشت، دائما گفتند ۱۰روز دیگر، ۵روز دیگر، مجددا ۱۰روز دیگر و.
.
.
.
» گذشت و اواسط اسفندماه سایت آیدیجی از دسترس خارج شد.
حساب اینستاگرام آیدیجی تلاش کرد اوضاع را تحت کنترل جلوه دهد، تلاشی که البته با تناقضها و حواشی فراوان همراه بود.
صفحه اینستاگرام آیدیجی در واکنش به موج نگرانیها پستی منتشر کرد مبنی بر اینکه تا ۱۰روز کاری تمامی سفارشات را تامین کرده و بهدست مشتریان میرساند و از این پس دیگر هیچگونه فروش اقساطی نخواهد داشت.
جالب آنکه کامنتهای تمامی پستهای قبلی و بعد از آن پست موردنظر بسته شد تا مشتریان قادر به رساندن صدای اعتراض و نارضایتیشان نباشند.
همه پستها الا همان پست که بیش از ۹۰۰کامنت زیر آن نوشته شد که حاکی از ابراز نگرانیهای خریداران بود.
به گفته یکی از مالباختگان «ظاهرا بهدنبال مشکلی که برای سایت پیشآمده بود، از ناحیه پلیس فتا ملزم شده بودند که کامنت آن پست را نبندند.
»
خریدارانی که عنوان مالباخته بیشتر گویای وضعیتشان است تا مشتری!
آن مهلت ۱۰روز سپری شد و همچنان مردم سفارشهایشان را تحویل نگرفتند.
خریداران و مشتریانی که دیگر برایشان مسجل شده بود عنوان مالباخته بیشتر گویای وضعیتشان است تا خریدار و مشتری! مالباختگانی که تحویل سال و تعطیلات عید را درحالی سپری کردند که خود را بازنده و متضرر میدیدند.
مالباختگی حس بسیار غمانگیزی است، اشتباه نکنید، بحث برسر یک گوشی و لپتاپ ساده نیست، شاید این محصولات در کشورهای دیگر کالاهای مصرفی و ساده باشند اما اینجا قطعا اینطور نیست.
در این اوضاع اقتصادی برای خرید یک گوشی یا لپتاپ خوب که پاسخگوی نیازتان باشد باید حقوق و پسانداز یکسالتان را بدهید.
به گفتههای تلخ یکی از مالباختگان «عیدمان خراب شد، حالا همه خانواده و فامیل به چشم مقصر به من نگاه میکنند.
فکر میکردم شب عیدی میتوانم برای خودم و دخترم دو گوشی تلفن خوب تهیه کنم، به همسرم گفتم پول را میدهیم و گوشیها را یکماه بعد تحویل میگیریم، همسرم میگفت این کار را نکنیم و برویم سراغ خرید مستقیم، اما من بهدلیل آنکه کالای قسطی ارزانتر بود خرید را انجام دادم، ۴۰میلیون تومان پول واریز کردم و چهار فقره چک برایشان نوشتم، دوستانم هم که موضوع را متوجه شدند رفتند و به همین صورت از آیدیجی خرید کردند، همه به شرکتی که تمامی مجوزهای لازم را داشت اطمینان کردیم که ای کاش نمیکردیم، زندگی ما سر این موضوع بههم ریخت، همسرم کلی من را شماتت کرد و خیال کرد بهخاطر ارزانتر بودن و برای سودش این گوشیها را خریدهام، گوشیهای مورد نیازی که برای تهیهشان کار کرده و عرق ریخته بودیم را نگرفتیم، پولمان رفت و معلوم نیست چه بر سرش آمده، با هزار زحمت لغو سفارش کردیم تا حداقل پول و چکهایمان را بازگردانند که مقرر بود ظرف ۱۰روز از ثبت سفارش وجوه بازگردانده شود، ندادند، بهانه آوردند که از ما شکایت شده و حسابمان را بستهاند.
عیدمان خراب شد، بلیت سفر داشتیم، نتوانستیم برویم.
آنقدر اعصابمان خراب و بههم ریخته بود که نه حال و حوصله و امکان سفر رفتن بود نه دیگر در چشمان همسر و دخترم میتوانستم نگاه کنم، دائما در خانه بحث و جدل و اعصابخردی بود و عید و کل این ماهها را درحالی سپری کردیم که خود را قربانی و مالباخته میدیدیم.
از پدر و مادر و دوست و آشنا همگی به چشم مقصر به من نگاه میکردند و روابطمان با همه بههم ریخت، یک روز خوش نداشتیم.
همسرم حق دارد از من عصبانی باشد.
من مقصرم اما تقصیرم آنقدر بزرگ نیست که اینطور برایش مجازات شوم، با شرکت تماس گرفتم، اشک ریختم و قسمشان دادم که فقط یک سفارش، یک گوشی آنهم نه گوشی ما، حداقل پول یا گوشی یکی از دوستانمان را تحویل بدهند تا یک مقدار خاطرجمع شویم که موضوع کلاهبرداری نیست و نهایتا به حقمان میرسیم.
توجه نکردند، ندادند و من نمیتوانم درقالب کلمات آنچه را بر ما گذشت توصیف کنم، حالا اگر چند گوشی هم به من بدهند جبران آسیبهایی که به زندگی ما وارد شد، نخواهد بود.
»
اعلان جنگ شرکت علیه مالباختگان
شاید این سوال مطرح شود که ناتوانی یک شرکت در تامین محصولات، سفارشها و برآورده ساختن انتظارات مشتریان و ایفای تعهدات مساله جدیدی نباشد و چیست که خطای آیدیجی را از صدها شرکت دیگر متمایز کرده و باعث شده در این صفحه بدان بپردازیم؟ پاسخ آنکه مساله ناتوانی سهوی شرکت در ایفای تعهدات و عذرخواهی از مشتریان نبوده است.
آیدیجی بهنوعی علیه مالباختگان و شاکیان خود اعلان جنگ کرده است.
پس از تشکیل گروههای چندصد نفری مالباختگان در شبکههای اجتماعی مختلف و زمزمههای شکایت از شرکت بابت عدم ایفای تعهدات خود، متولیان آیدیجی تصمیم گرفتند به مالباختگان فشار بیاورند و آزار و اذیت را تا جایی ادامه دهند که آنها از شکایاتشان صرفنظر کنند.
در قدم نخست، بهراحتی به خریداران اجازه لغو سفارش داده نمیشد، محل استقرار شرکت در شهر کرج بسته شده بود و کسی آنجا حضور نداشت و پاسخگو نبود.
از طرفی به بهانههای مختلف به درخواستهای لغو سفارشی که در سایت ثبت میشد، رسیدگی نمیکردند و پس از چند روز و تلاشهای فراوان درخواستکنندگان برای یک تماس تلفنی ساده، به درخواست آنها ایرادات فرمی و شکلی میگرفتند که با فلان ایمیل و اسم و عنوان درخواست ثبت کنند تا رسیدگی شود.
آنهایی که درنهایت موفق به گذر از این هفتخوان شده و سفارششان را لغو کردند اما پولشان عودت داده نشد.
درحالیکه شرکت در قرارداد فروش متعهد شده بود بهمحض لغو سفارش، وجوه پرداختی مشتریان را ظرف ۱۰روز به آنها بازگرداند، به متقاضیان لغو سفارش گفته میشد که حسابهای شرکت بسته است به این دلیل که از آنها شکایت شده و بهعبارتی، حرفشان این بود که چون مالباختگان از ما شکایت کردند، ما هم نمیتوانیم پولتان را بازگردانیم.
به روایت مالباختگان، این گروکشی حتی پس از رفع مشکل از حسابهای مالی نیز ادامه یافت و با بهانه اینکه تعداد لغوکنندهها زیاد است و در برداشت پول از حسابهای شرکت، محدودیت دارند، ادامه یافت.
اقدامات تخاصمی متولیان آیدیجی، از گروکشی تا تهدید
بعد از گروکشی تعجببرانگیز متولیان آیدیجی در عدم عودت پولهای مشتریانی که لغو سفارش کردند، نوبت به اقدامی عجیبتر رسید، اینبار تصمیم گرفتند سر موعد، چکهای دریافتشده از خریداران را برگشت بزنند بدون آنکه هیچ کالا و سفارشی به آنها تحویل داده باشند.
فرض کنید مبلغ پیشپرداخت را دادهاید و چکهای مربوط به اقساط را صادر کردهاید.
کالا را سر موعد مقرر تحویل نگرفتهاید که هیچ، پولتان بازگرداننده نمیشود که هیچ، پس از گذشت چندماه بلاتکلیفی، چکهایتان هم به اجرا گذاشته میشود! شاید با این تصور که این اقدام برای چندین نفر از شاکیان که انجام شود، بقیه هم حساب کار دستشان خواهد آمد! این اقدام ناشایست درواقع تهدید مستقیم یا غیرمستقیم مالباختگان بود که اگر تصمیم به شکایت بگیرید، ما هم بیکار نمینشینیم و برایتان مشکل درست میکنیم! به گفته تعدادی از مالباختگان، تقریبا هیچکس در گروههای اطلاعرسانی که خریداران عضو آن هستند، سفارشش را تحویل نگرفته است اما چند اکانت انگشتشمار میآیند در گروه مینویسند که کالایشان را تحویل گرفتهاند و زمانی که اسم و مشخصات و عکس کالا از آنها خواسته میشود، پاسخی نمیدهند! اگر این اکانتهای جعلی را افراد مرتبط با شرکت بهوجود آورده باشند که مصداق دقیق عملیات متقلبانه است و جدا جای تامل است که چنین جسارتی در سوءبرخورد با عموم از کجا ناشی میشود؟ اینکه این اقدامات آزاردهنده تا چه اندازه مالباختگان را تحت فشار گذاشته، به وضوح در لایحه تقدیمی جمعی از شاکیان به مراجع قانونی پیداست:
«باسلام و احترام؛
احتراما به استحضار میرساند که اینجانبان امضاکنندگان ذیل به نمایندگی از همه مشتریان و مالباختگانی که توسط شرکت آتیه دیجیتال آیندهاندیش با مالکیت آقای «ا.
س» و خانم «ف.
ا» و از طریق سایت فروش اینترنتی آیدیجی (idigi.
ir) مورد فریب و کلاهبرداری قرار گرفتهایم و علیرغم پیگیریهای متعدد و همچنین ثبت شکایات از طریق دفاتر خدمات قضایی شهرهای مختلف و همچنین ثبت شکایات از طریق پلیس فتا؛ مدیریت مجموعه آیدیجی نهتنها تاکنون هیچگونه اقدام مثبتی را درجهت انجام تعهدات خود منجمله ارسال سفارشات مشتریان و یا عودت وجه اشخاصی که لغو سفارش نمودهاند صورت نداده (درحالی که تاکنون حدود ۵ماه از ثبت سفارش بسیاری از مشتریان گذشته؛ سفارشاتی که قرار بوده ظرف یکماه تحویل مشتریان گردد) بلکه با وعدههای دروغ و پیاپی همچنان قصد فریب مشتریان را دارد و کلاهبرداری و وقاحت و دهنکجی به مشتریان را بهحدی رسانده که حتی اقدام به برگشت زدن چکهای مشتریانی هم که لغو سفارش کردهاند، نموده است و اغلب جسارت برخی از اعضای مجموعه آیدیجی بهحدی رسیده که مشتریانی هم که بهدنبال مطالبه حقوق خود میباشند را مورد تهدید قرار میدهند؛ حال از آن مقام محترم تقاضامندیم با توجه به اینکه ما با اعتماد به اینکه فروشگاه اینترنتی آیدیجی یک فروشگاه رسمی بوده و همچنین دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت، معدن و تجارت و نشان ثبت ملی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است، لطفا در اطلاعرسانی همیاری لازم را انجام دهید تا باقی مردم مالباخته و آسیبدیده از این جریانات باخبر شده و در احقاق حق خود کوشا باشند.
»
خریداران چگونه به شرکت اعتماد کردند؟
از آی دیجی و بلاهایی که برسر مشتریانش آورده گفتیم، اما جای تامل است که چه چیزی باعث اعتماد مردم و مالباختگان به این شرکت فروش لوازم دیجیتالی شد؟ به گفته عدهای از مالباختگان و خریداران، پیشنهادهای ویژه فروش اقساطی آیدیجی از زمانی پررنگتر شد که یک صفحه بهشدت مطرح در اینستاگرام بهنام «م.
ن» که منتسب به یکی از اینفلوئنسرهای مطرح اینستاگرام است، شروع به تبلیغ برای آیدیجی کرد و به این واسطه پیشنهادهای ویژه فروش، بیش از پیش دیده شدند.
اما صرف این تبلیغات موجب اعتماد خریداران به شرکت نمیشد، به گفته یکی از خریداران: «آیدیجی شرکتی بود که ما چک کردیم، مجوز وزارت صمت داشت، مجوز وزارت ارشاد داشت، از صنف خودش هم مجوز داشت و سایتشان هم به درگاه اینترنتی بانک متصل بود، خب همه چیزهایی که باید یک شرکت داشته باشد تا به آن اطمینان کنید را آیدیجی داشت، ما هم اعتماد کردیم که ای کاش نمیکردیم.
چطور شرکتی با این تاییدیهها و مجوزها دست به چنین اقداماتی زده و درقبال تعهداتش پاسخگو نیست؟ اگر اینطور باشد که در کشور سنگرویسنگ بند نخواهد شد.
من این همه سال در این کشور زندگی کردهام و میدانم به چه کسی میشود اعتماد کرد و به چه کسی نباید اعتماد کرد، الان برای خودم هم سوال است که کجای کار را اشتباه کردم که اینگونه سرم کلاه رفت؟ در مراجع قانونی رسیدگی کافی انجام نمیشود و یکجاهایی هم که ماجرا را تعریف میکنیم به ما میخندند و میگویند خودتان مقصر هستید، نباید اعتماد میکردید.
دیگر قید آن ۱۴میلیون تومان پول پیشپرداخت را زدهام، الان دو تا چک ۱۰میلیونی دیگر پیش آنها دارم که باید بابت کالای نگرفته پاس شوند.
میگویند قاضی باید حکم دهد که ما جلوی این چکها را بگیریم اما من هر جایی رفتم رسیدگی لازم انجام نشد.
دیگر از مراجع قانونی قطع امید کردهام.
از رسانهها سوال میکنم، این آیدیجی که شرکت گمنامی نبوده، جایش نامشخص نبوده، بدون مجوز این کارها را نکرده! چطور میشود به همین راحتی حق مردم را ضایع کند و صدایی از هیچ رسانهای هم درنیاید؟»
اگر چنین سوءنیتی اثبات شود، مجموعه این اعمال قانونا کلاهبرداری خواهد بود
اینکه چرا رسیدگیهای کافی در مراجع قانونی به مجموعه اعمال شرکت آیدیجی نمیشود شاید بیشتر به این دلیل باشد که جرم و عنوان مجرمانهشان هنوز کاملا احراز نشده است.
اگر از شخصی بدون دانش حقوقی سوال شود که این کارها نامش چیست، به احتمال قوی میگوید کلاهبرداری، اما ممکن است عنوان مجرمانه کلاهبرداری که وقوعش در گروی اثبات عناصری مثل عملیات متقلبانه و سوءنیت است، در چنین شرایطی به این عمل اطلاق نشود.
ماده یک قانون تشدید مجازات مرتکبان ارتشا، اختلاس و کلاهبرداری به تعریف، ارکان و شرایط قانونی این جرم پرداخته است و گویای آن است که چرا نمیتوان تمامی این نوع اقدامات را کلاهبرداری خواند، مثلا اثبات نشده است که شرکت از ابتدا چنین کالاهایی دراختیار داشته و قادر به تامینشان بوده یا نه اما اگر چنین امری قانونا اثبات شود، مجموعه این اعمال، قانونا کلاهبرداری خواهد بود! اما حال که کلاهبرداری محرز نشده است، جای سوال است که آیدیجی خلاف کدام ماده قانونی عمل کرده و تضییع حق مالباختگان از چه مجرای قانونی قابل پیگیری است؟ آنچه روشن است آنکه بنابر ماده۳۹ قانون تجارت الکترونیک که میگوید: «درصورتیکه تامینکننده حین معامله بهدلیل عدم موجودی کالا و یا عدم امکان اجرای خدمات، نتواند تعهدات خود را انجام دهد، باید مبلغ دریافتی را فورا به مخاطب برگرداند، مگر در بیع کلی و تعهداتی که برای همیشه وفای به تعهد غیرممکن نباشد و مخاطب آماده صبر کردن تا امکان تحویل کالا و یا ایفای تعهد باشد.
درصورتی که معلوم شود تامینکننده از ابتدا عدم امکان ایفای تعهد خود را میدانسته، علاوهبر لزوم استرداد مبلغ دریافتی، به حداکثر مجازات مقرر در این قانون نیز محکوم خواهد شد.
» آیدیجی هم قانونا ملزم به بازپرداخت وجوه لغوکنندگان سفارشها و مبالغ دریافتی است و هم به جهت عدم ایفای تعدات خود، مستحق اشد مجازات پیشبینیشده در این قانون.
یک مورد عجیب
اینکه متولی و مالک یک شرکت موفق به ایفای تعهدات خود نشود و به فرض برای لغو سفارشهای مشتریانش هم مشکل داشته باشد، شاید امر تازه و غیرمعمولی نباشد و دیر یا زود با ضمانت اجراهای قانونی و برخورد مقامات و محاکم قانونی مواجه میشود.
اما اینکه همین متولی شرکت بهجای مسئولیتپذیری و جبران خسارت مالباختگان، اقدام به تکرار این اعمال خود در بستر دیگر کند، یک مورد حقیقتا عجیب است! موردی که باعث میشود از خودتان بپرسید چطور یک فرد جرات و جسارت چنین کاری پیدا میکند و پشتش به کجا گرم است که اینچنین بیمحابا به فعالیتهای خود ادامه میدهد؟ به گفته یکی از مالباختگان: «بعد از آنکه سایت آیدیجی بسته شد، این شرکت در حساب اینستاگرام خود اعلام کرد که از این پس دیگر هیچگونه فروش اقساطی نخواهد داشت، اما بعد از این اعلامیه، یک لینکی از سایتشان پخش شد که از جستوجوگرها قابل دسترسی نبود اما از این لینک که وارد سایت میشدیم، نوشته بودند قیمتها درحال بهروزرسانی است که خب اگر فروش اقساطی ندارند.
بهروزرسانی برای چیست؟! مورد دیگر آنکه شرکت دیگری با سایت و صفحه اینستاگرامی که بهتازگی راه افتاده است، دقیقا اقدام به همین نوع فروش اقساطی کالاهای دیجیتال کرده است و دوستان چک کردند و فهمیدهاند که صاحب شرکت آیدیجی، آقای «ا.
س»، صاحب همین شرکت جدید هم است.
از این عجیبتر آنکه صفحه اینستاگرام آیدیجی بهجز آقای «ا.
س»، یک شخص دیگر را هم دنبال میکند، شخصی که از محتوای صفحهاش مشخص است با بعضی از دولتمردان دولت دوازدهم در ارتباط است.
»
منبع: فرهیختگان
از شما سپاسگزاریم که نظرات و پیشنهادات سازنده تان را با ما در میان می گذارید