کارشناس میراث فرهنگی ادارهکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی البرز با تأکید بر جایگاه شب یلدا در هویت فرهنگی ایرانیان گفت: یلدا میراثی زنده و پویاست که ریشه در باورهای کهن ایرانی درباره پیروزی نور بر تاریکی دارد و در طول قرنها توانسته با حفظ معنا و کارکردهای اجتماعی خود، به یکی از مؤثرترین عناصر همبستگی فرهنگی و خانوادگی در جامعه ایرانی تبدیل شود.
Thank you for reading this post, don't forget to subscribe!فرزان احمدنژاد در گفتوگو با میراث آریا، اظهار کرد: یلدا تنها یک آیین محدود به ایران نیست، بلکه در میان مردمانی از حوزه تمدنی ایرانزمین، از کردهای عراق، ترکیه و سوریه گرفته تا ساکنان تاجیکستان، ازبکستان و حتی مناطقی از بلوچستان پاکستان، با شکلها و روایتهای گوناگون برگزار میشود. این گستردگی نشان میدهد که یلدا واجد قدرتی فرهنگی است که توانسته قرنها دوام بیاورد و خود را با شرایط تاریخی و اجتماعی مختلف تطبیق دهد.
او با تأکید بر اینکه ریشههای این آیین را باید در لایههای عمیق اسطورهای و معیشتی ایرانیان جستوجو کرد، گفت: یلدا در ایران باستان پیوندی جدی با باور به ایزد مهر، چرخه طبیعت، خورشید و اقتصاد معیشتی مردم داشته است. این جشن نهتنها یک مناسبت تقویمی، بلکه پاسخی فرهنگی به نیاز انسان برای معنا دادن به تاریکی، سرما و دشواریهای زیست بوده است.
کارشناس میراث فرهنگی ادارهکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان البرز افزود: جوهره اصلی این آیین، پیروزی نور بر تاریکی و غلبه خیر بر شر است؛ مفهومی که در سراسر تاریخ ایران، از اسطورهها و آیینها گرفته تا ادبیات کلاسیک و حتی زیست روزمره مردم، حضوری پررنگ داشته است. یلدا در واقع یادآور این باور کهن است که پس از طولانیترین شب، روشنایی آغاز میشود.
احمدنژاد گفت: یکی از مهمترین ابعاد این آیین، نقش آن در تقویت پیوندهای خانوادگی و اجتماعی است. سنت گردهم آمدن در خانه بزرگتر خانواده، که هنوز هم در بسیاری از نقاط کشور پابرجاست، یلدا را به فرصتی برای گفتوگو، همدلی و بازسازی روابط تبدیل کرده است. در این شب، خانوادهها فارغ از مشغلههای روزمره، کنار یکدیگر مینشینند، حرف میزنند و حتی کدورتهای قدیمی را کنار میگذارند.
این مسئول افزود: در بسیاری از موارد، شب یلدا بستری برای آشتی و ترمیم روابط خانوادگی بوده است. این ویژگی اجتماعی، یلدا را از یک جشن صرفاً آیینی فراتر میبرد و آن را به یک نهاد فرهنگی مؤثر در انسجام اجتماعی تبدیل میکند؛ نقشی که در دنیای امروز بیش از هر زمان دیگری به آن نیاز داریم.
این پژوهشگر فرهنگی با اشاره به تغییرات سبک زندگی در دهههای اخیر اظهار کرد: بدون تردید، یلدا نیز مانند سایر پدیدههای فرهنگی از تحولات اجتماعی و اقتصادی تأثیر پذیرفته است. شرایط اقتصادی باعث شده سفرههای یلدایی سادهتر شوند، اما این موضوع به معنای تضعیف اصل آیین نیست. آنچه یلدا را زنده نگه داشته، نه تجملات، بلکه روح همدلی، باهمبودن و مشارکت جمعی است.
احمدنژاد با بیان اینکه پیوند یلدا با زندگی معیشتی ایرانیان یکی از عوامل تداوم آن بوده است، افزود: در گذشته، بهویژه در نیمه دوم سال که رفتوآمدها دشوارتر و ارتباطات محدودتر بود، چنین گردهماییهایی نقشی حیاتی در حفظ انسجام اجتماعی ایفا میکرد. یلدا فرصتی بود برای دیدار، تبادل خبر، روایت تجربهها و تقویت حس تعلق؛ کارکردی که سبب شده این آیین تا امروز دوام بیاورد.
این مسئول در بخش دیگری از سخنان خود به ظرفیتهای منطقهای آیین یلدا اشاره کرد و گفت: همانطور که پرونده ثبت جهانی نوروز با مشارکت کشورهای مختلف گسترش یافت، یلدا نیز این قابلیت را دارد که بهصورت چندملیتی ثبت شود. کشورهایی مانند تاجیکستان، عراق و ترکیه، که در حوزه فرهنگی یلدا سهیم هستند، میتوانند به این پرونده بپیوندند و از دل این آیین مشترک، نوعی همگرایی و وفاق فرهنگی در منطقه شکل بگیرد.
کارشناس میراث فرهنگی ادارهکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی با تأکید بر اهمیت دیپلماسی فرهنگی خاطرنشان کرد: فرهنگ ایران ظرفیتی بسیار قدرتمند برای تأثیرگذاری منطقهای دارد. اگر بخشی از سرمایهگذاریهای کلان کشور به حوزه فرهنگ اختصاص یابد، میتوان از آیینهایی مانند یلدا برای تقویت جایگاه فرهنگی ایران در سطح منطقه استفاده کرد. هنوز هم فرصت از دست نرفته و میتوان با برنامهریزی و حضور فعال فرهنگی، این ظرفیت را بالفعل کرد.
احمدنژاد در ادامه به پیشینه تاریخی یلدا پرداخت و گفت: ایرانیان هزاران سال است که بلندترین شب سال را بیدار میمانند و با شادی، قصهگویی و شبنشینی تلاش میکنند تا تاریکی و سرما بر روحیه آنان غلبه نکند. این بیداری نمادین، در واقع نوعی مقاومت فرهنگی در برابر ناامیدی و یأس بوده است.
او افزود: واژه یلدا ریشه در زبان سریانی دارد و به معنای زایش است؛ زایش خورشید و آغاز دوباره روشنایی. نام شب چله نیز به تقسیمبندی زمستان در تقویم سنتی ایرانی بازمیگردد؛ چهل روز نخست زمستان چله بزرگ و بیست روز بعد از آن چله کوچک نامیده میشود.
این پژوهشگر فرهنگی با اشاره به باورهای ایران باستان اظهارکرد: در گذشته، مردم بر این باور بودند که پس از شب یلدا، خورشید قدرت بیشتری میگیرد و روزها بهتدریج بلندتر میشوند. این افزایش نور ایزدی، دلیلی برای برگزاری جشن و شادمانی بوده و یلدا را به نمادی از امید و آغاز تبدیل کرده است.
احمدنژاد با اشاره به آیینهای اجرایی یلدا در گذشته گفت: متلگویی، شعرخوانی و داستانسرایی از جمله رسمهای رایج این شب بوده است. خانوادهها گرد هم میآمدند و بزرگترها با روایت قصهها و افسانهها، دانش و تجربه خود را به نسلهای بعد منتقل میکردند؛ سنتی که نقش مهمی در حفظ فرهنگ شفاهی ایران داشته است.
او درباره نمادهای خوراکی شب یلدا نیز توضیح داد: خوردن آجیل، هندوانه، انار، میوهها و شیرینیهای متنوع، صرفاً یک رسم تغذیهای نیست، بلکه هرکدام معنا و نمادی خاص دارند. میوههای پردانه نشانه برکت و فراوانی هستند و رنگ سرخ انار و هندوانه نماد خورشید و گرما در دل شب سرد زمستانی است.
این کارشناس میراث فرهنگی افزود: فال گرفتن از دیوان حافظ، شکستن گردو برای پیشبینی آینده و دیگر آیینهای نمادین، بخشی از تجربه جمعی یلداست که همچنان در بسیاری از خانوادهها اجرا میشود و پیوند میان نسلها و گذشته فرهنگی ایرانیان را زنده نگه میدارد.
احمدنژاد در پایان تأکید کرد: یلدا فقط یک شب در تقویم نیست؛ یلدا خلاصهای از جهانبینی ایرانیان است؛ جهانی که در آن امید، نور، همدلی و پیوند انسانی بر تاریکی و انزوا غلبه میکند. اگر این معنا بهدرستی فهم و تقویت شود، یلدا میتواند همچنان یکی از مؤثرترین عناصر هویت فرهنگی ایران در سطح ملی و منطقهای باقی بماند.
انتهای پیام/
دبیر مرضیه امیری














از شما سپاسگزاریم که نظرات و پیشنهادات سازنده تان را با ما در میان می گذارید